عوامل موثر در تکامل و رشد کودکان
● برنامه ای برای سال های تکامل
در حدود ۲۰ تا ۴۰ درصد کودکان این امکان و فرصت را پیدا نمی کنند که از تکاملی مطلوب برخوردار شوند. از طرفی آگاهی ها در زمینه تکامل شناختی و اجتماعی کودکان بسیار کمتر از چگونگی تامین و تضمین وضع سلامت و تغذیه آنان است و این امر خود به مغفول ماندن مساله رشد و تکامل کودکان خردسال انجامیده است. تکامل کودک خردسال، نکته اساسی تعیین کننده سلامت، رفاه اجتماعی اقتصادی و آینده خوب او در سرتاسر زندگی است. سرعت تکثیر سلول های مغزی در دوران داخل رحمی فوق العاده زیاد است، به طوری که در زمان تولد، نوزاد دارای حدود یک میلیارد سلول مغزی است. بیشتر سلول های مزبور در این مرحله به هم اتصال ندارند و بدون برقراری اتصال (سیناپس) و ایجاد شبکه ای پیچیده و به هم پیوسته، در عمل قادر به انجام فعالیت های مورد انتظار نیستند. این اتصالات تعیین کننده توانایی های هرکس برای فعالیت های آینده او است و اینکه هر فردی چه فعالیت هایی را می تواند انجام دهد و یا راغب است که به انجام برساند، در حقیقت تعیین کننده شخصیت هرکس می باشد.
● اهمیت دوران خردسالی
پیشرفت بسیار سریع اتصالات سلول های مغز در سال های اول زندگی یعنی دوره خردسالی کودکان اتفاق می افتد. دوره ای که کودک در تمام ساعات و دقایق و حتی لحظات بیداری، در حال بررسی و کشف چیزهای تازه برای نخستین بار است. بنابراین هرچه بیشتر در معرض عوامل محیطی قرار گیرد، برداشت ها، کشفیات و تجربیات بیشتری پیدا می کند. آن دسته از سیناپس های سلول های مغز که به واسطه تجربیات فراوان و مکرر دوران خردسالی فعال هستند، به طور معمول دایمی می شوند، در حالی که آن دسته از سیناپس ها که هرگز مورد استفاده قرار نگرفته یا به ندرت از آنها استفاده می شوند، از بین می روند. این نکته برای برخورداری افراد از پتانسیل عظیم مغز خویش و آینده، از اهمیت بسیاری برخوردار است. سریع ترین دوران رشد و تکامل به خصوص در سیستم عصبی مرکزی در سال های اولیه کودکی اتفاق می افتد. شواهد نشان می دهند تکاملی که در این زمان اتفاق می افتد، به منزله زیربنایی است برای کسب موفقیت ها در بسیاری از زمینه های زندگی مانند ابعاد اقتصادی اجتماعی و فیزیکی سلامت. علم نشان می دهد که تکامل دوران خردسالی کودکان برای موفقیت ها و نشاط بقیه عمر، امری اساسی و زیربنایی است. در این دوران بیشترین میزان حساسیت و تاثیرپذیری نسبت به عوامل مثبت و منفی محیط وجود دارد.
● هدف برنامه رشد و تکامل
درخشش، تعالی و توسعه جوامع، ملت ها و کشورها در آینده، ارتباط مستقیمی با شیوه و میزان رشد و تکامل کودکان خردسال امروز آن جوامع دارد. دوران خردسالی کودک، مهم ترین مرحله تکامل در تمام عمر انسان محسوب می شود. تکامل کودک فرآیندی است که در آن کودک رشد کرده و مهارت فکرکردن، صحبت کردن و درک اجتماعی و عاطفی پیدا می کند. هدف از اجرای برنامه رشد، مراقبت و تکامل کودکان خردسال آن است که کودکان بتوانند از نظر جسمی، سالم و از نظر مغزی، هوشیار بوده و آگاهی لازم را برای آموختن و فراگیری داشته باشند. در حقیقت پایه های کسب موفقیت ها و طراوت و شادابی کودکان بر تکامل در زمینه های زبان و ادراک (شناخت)، مهارت های اجتماعی عاطفی و سلامت جسمی آنان استوار است. رشد و بلوغ در این زمینه ها حاصل تکامل نوروفیزیولوژیکی و آناتومیکی است که در کودکان در حال رشد اتفاق می افتد.
● عوامل موثر بر تکامل
تکامل، ازعمل متقابل ویژگی های فردی (عوامل ژنتیک و بیوفیزیکال) و تجارب حاصل از قرارگرفتن در معرض عوامل محیطی ایجاد می شود. عوامل محیطی شامل ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و زیست محیطی است. بیشترین تجارب و تاثیرپذیری کودک، از محیط خانواده است. خانواده منبع اولیه دریافت محرک های محیطی کودک است و در حقیقت اعضای خانواده اغلب بیشترین تحریک های محیطی را بر کودک وارد می کنند. ضمن آنکه خانواده ها به طور عمده تماس کودکان با محیط اطراف را نیز کنترل می کنند. تحقیقات علمی نشان داده است که تقریبا و شاید تحقیقا، هیچ جنبه ای از تکامل کودکان را نمی توان منحصرا با عوامل از پیش تعیین شده یعنی ژنتیک مربوط دانست. در تکامل کودک، شرایط محیطی گسترده ای ایفای نقش می کند. بعضی از این عوامل در حقیقت به خود کودک برمی گردد و به راحتی قابل تشخیص است. از آن جمله می توان به شرایط محیط فیزیکی کودک و نیز مدت زمانی که والدین به فرزند خود اختصاص می دهند و نیز نوع و گستردگی مراقبتی که نسبت به وی اعمال می کنند، اشاره کرد. در مقابل، عوامل دیگری هم وجود دارند که هرچند دورتر هستند، ولی از طرق گوناگون به شرایطی که رشد و تکامل کودک را ارتقا می بخشد، کمک می کنند مانند قوانین، سیاست ها، محیط زندگی و حمایت هایی که زمینه آن از طریق جامعه برای او فراهم می شود. تکامل کودک خردسال، عامل اساسی تعیین کننده سلامت، رفاه اجتماعی اقتصادی و آینده خوب او در سرتاسر زندگی است. کودک، خود یک بازیگر اجتماعی است که هم محیط خود را می سازد و هم به وسیله محیط مزبور ساخته می شود. این مطلب شامل زندگی داخل رحمی هم می شود. البته بعضی از اثرگذاری های جنین و کودکان بر محیط خود ممکن است به طور غیرمستقیم باشد.
● رشد و تکامل کودکان خردسال
رشد و تکامل کودکان خردسال شامل یکپارچه سازی بهداشت، تغذیه، پرورش فکری، تامین فرصت برای اکتشاف و یادگیری فعال و نیز تامین پرورش و مراقبت های اجتماعی و عاطفی است که کودک برای محقق ساختن توانمندی های بالقوه انسانی خویش و ایفای نقش فعال در درون خانواده و متعاقبا در جامعه به آنها نیازمند است. افرادی که دارای رشد و تکامل مطلوب تر جسمانی، اجتماعی و عاطفی هستند، در مقایسه با کسانی که از این خصوصیت بی بهره مانده اند، موفقیت های بیشتری را برای اشتغال و ایفای سهم اقتصادی برای خود، جامعه و کشور کسب می کنند. مداخلاتی که حامی ظرفیت سازی جسمی و ذهنی کودکان خردسال است، سبب افزایش میزان ثبت نام آنان در مدارس و پیشرفت و عملکرد درسی بهتر آنان در دوران تحصیل می شود. سرمایه گذاری در دوران خردسالی کودکان، به کاهش هزینه و ارتقای بهره وری آموزش ابتدایی منجر می شود.
● مداخلات کلیدی موثر بر تکامل
برای اینکه تکامل کودک، او را به حد مطلوب توانایی هایش برساند، نیازمند شروع و ادامه تغذیه انحصاری با شیر مادر تا پایان شش ماهگی و سپس اضافه کردن میزان مناسب از غذاهای کمکی مطلوب و ریزمغذی ها مانند آهن و ید به رژیم غذایی است تا رشد مطلوب او که از دوران داخل رحمی شروع شده، با ادامه تغذیه از شیر مادر در دو سال اول عمر تامین شود. کودک نیازمند آن است که حداقل با فردی که از او مراقبت می کند، روابط مثبت و توام با عشق برقرار کند و محیطی که در آن زندگی می کند، محیطی محرک و با احساس مسوولیت باشد تا فرصت هایی برای امنیت عاطفی، فراگیر و زودهنگام وی فراهم شود.
● آموزش خانواده ها
از طریق مداخلاتی می توان به خانواده ها و جوامع کمک کرد تا این امکانات را فراهم کنند. این مداخلات شامل آموزش والدین و حمایت از آنان برای بهبود و اصلاح محیط منزل است که می تواند از طریق ارایه امکانات صورت پذیرد. هم چنین از طریق ایجاد مراکز مراقبت از کودکان خردسال که بتواند آموزش های جامع و حمایت های تغذیه ای و بهداشتی به خانواده ها ارایه کند. حمایت و آموزش والدین درباره نقش آنان به به عنوان پدر و مادر می تواند به طرف مختلف صورت پذیرد. برای مثال، آموزش می تواند به صورت گروهی صورت پذیرد و یا سازمان ها و نهادها ضمن ارایه برنامه های تغذیه ای و بهداشتی، به والدین آموزش دهند و یا این امر از طریق پروژه های توسعه جامعه و یا به وسیله رسانه ها تحقق یابد. در اینجا چالش عمده، دسترسی یافتن به کودکان خردسال است که بیشترین امکان ایجاد تغییرات در آنان وجود دارد. مشکل عمده دیگر آن است که دسترسی به سیستم های ارایه این قبیل خدمات به کودکان و خانواده های آنان فوق العاده کم است.
مطالب پیشنهادی:
۱۱ سوال مادران درباره گریه کودک
کودکان از چند سالگی باید مسواک بزنند؟
۸۰ درصد مرگ و میر کودکان زیر ۲ سال به علت اسهال است
نظرات شما عزیزان: